جستجو کردن
بستن این جعبه جستجو.
سال 1404 سال، سرمایه‌گذاری برای تولید

مدیریت زنجیره تأمین (SCM) چیست؟

هر کسب‌وکاری که به تولید و ارائه محصولی خاص می‌پردازد، نیازمند سیستمی است که بتواند این فرایندها را به‌طور کامل هماهنگ کرده و به آنها انسجام و نظم ببخشد. در گذشته، تجارت‌ها ساختار متفاوتی داشتند و رقابت تا این حد شدید و فشرده نبود، بنابراین نیازی به بهره‌گیری از فناوری‌های پیشرفته به‌شدت احساس نمی‌شد.

امروزه، حتی یک سهل‌انگاری کوچک می‌تواند به سقوط یک کسب‌وکار منجر شود و بهره‌برداری کامل از تمامی امکانات موجود، مسیر موفقیت سازمان را هموار می‌کند. یکی از راهبردهای مؤثر در این مسیر، مدیریت زنجیره تأمین (Supply Chain Management) است. اما زنجیره تأمین چیست و اجرای آن شامل چه مراحلی است؟

زنجیره تأمین به مجموعه‌ای از فرایندها اطلاق می‌شود که یک خدمت یا کالا طی آن تولید و به دست مشتری می‌رسد. در این میان، نقش‌های متعددی وجود دارند که هرکدام وظیفه خاصی را بر عهده دارند. از تولیدکنندگان کالا یا خدمات، تأمین‌کنندگان، ارائه‌دهندگان خدمات لجستیکی و انبارداران گرفته تا خرده‌فروشان که مسئولیت عرضه نهایی به مشتری را بر عهده دارند، همه در این فرایند زنجیره تأمین نقش دارند.

هر کسب‌وکاری باید فرایند مدیریت زنجیره تأمین خود را به‌خوبی شناسایی کرده و بتواند با تمامی بازیگران این فرایند همکاری مؤثری داشته باشد. در غیر این صورت، احتمال ایجاد اختلال در فرایندها و حتی شکست کسب‌وکار وجود دارد.

فهرست مطالب

مدیریت زنجیره تامین چیست؟

برای تولید یک محصول مشخص و ارائه یک خدمت معین توسط یک سازمان، باید فرآیندی تعریف‌شده طی شود. این فرآیند که به زنجیره تأمین یا Supply Chain معروف است، شامل تأمین مواد اولیه از منابع تأمین، تولید کالا، تحویل به مشتری و ارائه خدمات پس از فروش می‌باشد. همچنین، تمامی فرآیندهایی که به بهبود یا تسهیل این زنجیره کمک می‌کنند، تحت عنوان مدیریت زنجیره تأمین (SCM) شناخته می‌شوند.

مدیریت زنجیره تأمین با ساده‌سازی عملیات تأمین کالا و افزایش رضایت مشتریان، به‌عنوان روشی برای تقویت مزیت‌های رقابتی کسب‌وکارها محسوب می‌شود. به‌طور خلاصه، این مدیریت شامل شبکه‌ای از افراد، سازمان‌ها، منابع، فناوری‌ها و تخصص‌هایی است که به‌صورت یکپارچه در جهت تولید، توزیع و فروش محصولات همکاری دارند.

ساختار زنجیره تأمین عموماً با تهیه مواد اولیه از تولیدکنندگان آغاز شده و با عرضه محصول نهایی به مشتریان در خرده‌فروشی‌ها به پایان می‌رسد. هر مرحله از این زنجیره هزینه‌های مشخصی برای کسب‌وکارها ایجاد می‌کند. بنابراین، بهینه‌سازی زنجیره تأمین می‌تواند منجر به کاهش هدررفت منابع و کاهش هزینه‌های اضافی شود.

زنجیره تأمین زمانی فعال می‌شود که یک تولیدکننده سفارشی را از مشتری دریافت کند. از این رو، عملکردهای اصلی آن شامل توسعه محصول، بازاریابی، فروش، تولید، شبکه‌های توزیع، امور مالی و خدمات مشتری می‌باشد. نهادهای درگیر در این زنجیره شامل تولیدکنندگان، فروشندگان، انبارها، شرکت‌های حمل‌ونقل، مراکز توزیع و پخش مویرگی و خرده‌فروشان هستند.

ساختار و اجزای زنجیره تامین

مدیریت زنجیره تأمین بر چهار عنصر اصلی استوار است: یکپارچه‌سازی، عملیات، خرید و توزیع. هر کدام از این عناصر نقشی حیاتی در زنجیره تأمین دارند و باید به‌درستی پیش بروند تا موفقیت کسب‌وکار تضمین شود:

یکپارچه‌سازی (Integration): یکی از بخش‌های کلیدی در مدیریت زنجیره تأمین، ایجاد ارتباط مؤثر و همکاری نزدیک بین تمام طرفین درگیر در یک استراتژی تجاری است. این همکاری خطاها را کاهش داده و موجب صرفه‌جویی در هزینه‌ها می‌شود. ادغام بخش‌های مختلف به ترکیب تخصص‌های گوناگون کمک می‌کند و تیم‌های کارآمدتری را شکل می‌دهد. این فرآیند به مدیران کمک می‌کند تا عملیات کلی را بهتر مدیریت کرده و نقاط ضعف سازمان را به‌آسانی شناسایی کنند.

عملیات (Operations): بخش عملیات نظارت بر کار کارکنان و اطمینان از پیشرفت برنامه‌ریزی‌ها را بر عهده دارد. مدیران باید به‌طور مداوم فرآیندها را ارزیابی کنند تا مطمئن شوند که تمام مراحل زنجیره تأمین به‌درستی در حال پیشروی هستند. همچنین، با این ارزیابی‌ها، قسمت‌های کارآمد بهتر شناسایی می‌شوند و می‌توان از نیروی انسانی به شکل بهینه‌تری بهره برد.

خرید (Purchasing): قبل از تهیه مواد اولیه از تأمین‌کنندگان، باید تعیین کنید که چه موادی نیاز دارید، چه مقدار و از کدام تأمین‌کنندگان؟ کیفیت و هزینه چقدر خواهد بود؟ این تحلیل‌ها فقط محدود به مواد اولیه نیست و شامل تجهیزات، ماشین‌آلات و حتی استخدام کارکنان نیز می‌شود. اگر در هر کدام از این زمینه‌ها کمبود وجود داشته باشد، فرآیند تولید دچار تأخیر می‌شود و این موضوع ممکن است اعتبار کسب‌وکار را به‌شدت تحت تأثیر قرار دهد. از طرف دیگر، خرید بیش از حد ممکن است از توان و بودجه سازمان فراتر رود و مشکلات جدیدی ایجاد کند.

توزیع و تحویل (Distribution): تحویل کالا به مشتری، آخرین مرحله از زنجیره تأمین است. چه این تحویل از طریق قفسه‌های فروشگاه باشد و چه از طریق ارسال مستقیم، نیاز به برنامه‌ریزی دقیق دارد تا رضایت مشتری به‌دست آید. در این مرحله و به‌ویژه در بخش‌های مربوط به لجستیک، استفاده از یک نرم‌افزار مناسب می‌تواند بسیار کارآمد باشد و فرآیند تحویل را بهبود بخشد.

هدف مدیریت زنجیره تامین

زنجیره تأمین به‌عنوان ستون فقرات سازمان‌های تجاری و کسب‌وکارهای امروزی عمل می‌کند. استراتژی‌های مدیریت زنجیره تأمین، نسبت به سایر استراتژی‌ها و روش‌های موجود در یک کسب‌وکار، ارزش بیشتری برای مشتری قائل می‌شود و همین امر می‌تواند تأثیر چشمگیری بر رشد و پیشرفت سازمان داشته باشد. در اینجا به اهداف اصلی مدیریت زنجیره تأمین پرداخته و آن‌ها را مورد بررسی قرار می‌دهیم:

افزایش کارایی

منظور از بهبود کارایی، کاهش هرگونه هدررفت در فرآیندها است. این هدررفت‌ها فقط به ضایعات فیزیکی محدود نمی‌شود؛ بلکه زمان، مواد، هزینه و حتی از دست دادن مشتری نیز ممکن است در طول فرآیند تولید و توزیع از بین بروند. مدیریت زنجیره تأمین با بهینه‌سازی تولید، موجودی، حمل‌ونقل، و شناسایی فرصت‌های بهبود، میزان هدررفت‌ها و اتلاف‌ها را به حداقل می‌رساند. هرچند که این فرآیند به‌خودی‌خود ساده نیست، اما نتیجه نهایی ارزش تلاش‌ها را دارد.

ارتقای کیفیت

یکی دیگر از اهداف مدیریت زنجیره تأمین، بهبود کیفیت تولیدات از طریق رعایت اصول کیفی و استانداردهای قانونی است. این استانداردها بر اساس نیازهای مشتری تعریف می‌شوند. برای بهبود کیفیت، لازم است که از ابتدا استانداردهای دقیقی مشخص و در فرآیند تولید مورد استفاده قرار گیرند. این استانداردها شامل رعایت اصول ایمنی و اخلاقی نیز می‌شود.

بهینه‌سازی لجستیک و حمل‌ونقل

برخلاف تصور برخی، مدیریت زنجیره تأمین فقط به لجستیک محدود نیست، بلکه لجستیک یکی از زمینه‌های تمرکز آن است. این بخش شامل سیستم‌های به‌روز برای جابه‌جایی مواد و نرم‌افزارهایی است که به تأمین‌کنندگان، تولیدکنندگان، خرده‌فروشان و عمده‌فروشان کمک می‌کند تا وضعیت محصول را پیگیری کنند. SCM تضمین می‌کند که فرآیند عرضه کالا به‌طور مؤثر انجام می‌شود.

کاهش هزینه‌ها

یکی از اهداف اصلی مدیریت زنجیره تأمین، کاهش هزینه‌ها در مراحل مختلف تأمین است. سرعت بالای چرخه زنجیره تأمین در یک سیستم موفق، باعث می‌شود که کالاها سریع‌تر جابه‌جا شده و هزینه‌های نگهداری کاهش یابد. علاوه بر این، در هزینه‌های مربوط به خرید، تولید و تحویل نیز صرفه‌جویی خواهد شد.

افزایش رضایت مشتری

همان‌طور که ذکر شد، رضایت مشتری در حال حاضر اولویت اول در مدیریت زنجیره تأمین است. این رضایت از دو طریق حاصل می‌شود:

  • تعادل قیمت‌گذاری: با کاهش هزینه‌ها، کسب‌وکارها در قیمت‌گذاری محصولات خود انعطاف بیشتری خواهند داشت. این کاهش نسبی قیمت‌ها باعث افزایش جذب مشتریان و رضایت آن‌ها می‌شود.
  • بهبود فرآیند تحویل: به کمک مدیریت زنجیره تأمین، فرآیند تحویل کالا نیز بهبود می‌یابد و نه‌تنها به نیازهای مشتریان پاسخ داده می‌شود، بلکه حتی فراتر از انتظار آن‌ها عمل می‌شود.

بهبود توزیع

مدیریت زنجیره تأمین نقش بسزایی در بهبود فرآیند توزیع ایفا می‌کند. با هماهنگی کانال‌های حمل‌ونقل و انبارها، هزینه‌ها کاهش می‌یابد و سرعت توزیع افزایش پیدا می‌کند.

افزایش هماهنگی در زنجیره

مدیریت زنجیره تأمین با هدف ایجاد هماهنگی بیشتر بین سهام‌داران یک کسب‌وکار عمل می‌کند. این استراتژی به کارمندان، مشتریان و تأمین‌کنندگان اجازه می‌دهد تا با کسب‌وکار به‌طور مؤثری در ارتباط باشند. مدیران می‌توانند کارکنان را بهتر هدایت کرده و آن‌ها نیز در مواقع لازم با کارفرمایان خود تعامل داشته باشند. این اقدامات به افزایش هماهنگی در کل فرآیند زنجیره تأمین منجر می‌شود.

انواع زنجیره تامین

به طور کلی، دو نوع زنجیره تأمین وجود دارد: زنجیره تأمین حلقه بسته و زنجیره تأمین حلقه باز، که در ادامه به توضیح آن‌ها می‌پردازیم:

زنجیره تأمین حلقه بسته (Closed-Loop Supply Chain – CLSC)

در این مدل، مواد و منابع به چرخه تولید بازگشته و مجدداً استفاده می‌شوند، به جای اینکه به عنوان ضایعات دور ریخته شوند. هدف اصلی این نوع زنجیره، ایجاد سیستمی پایدار با کمترین میزان ضایعات است. صنایع غذایی، فست‌فودها و تولیدکنندگان نوشیدنی معمولاً از این نوع زنجیره بهره می‌برند.

زنجیره تأمین حلقه باز (Opened-Loop Supply Chain – OLSC)

در این نوع زنجیره تأمین، محصولات استفاده‌شده به شرکت اصلی باز نمی‌گردند و توسط شرکت‌های دیگری بازیافت و مورد استفاده قرار می‌گیرند. در این مدل، مواد بازیافتی به محصولات دیگر تبدیل می‌شوند. برای مثال، کفش‌های کهنه نایکی به عنوان الیاف جدید استفاده می‌شوند. تفاوت اصلی این زنجیره با نوع حلقه بسته، در بازگشت محصولات به شرکت اصلی یا استفاده از آن‌ها در شرکت‌های دیگر است.

مدیریت زنجیره تأمین با جریان پیوسته (Continuous Flow)

این مدل یکی از سنتی‌ترین و پایدارترین روش‌های مدیریت زنجیره تأمین است که برای صنایعی با تقاضای ثابت مناسب است. در این روش، کالاهای مشابه به طور مستمر بین تولیدکننده، توزیع‌کننده و مشتری در جریان هستند.

مدیریت زنجیره تأمین سریع (Fast Chain)

این مدل برای محصولاتی با چرخه عمر کوتاه به کار می‌رود. برای حداکثر بهره‌وری و فروش این نوع محصولات، نیاز به فرآیندهای ویژه‌ای است.

مدیریت زنجیره تأمین کارآمد (Efficient Chain)

این مدل برای صنایعی با رقابت شدید مناسب است و هدف آن افزایش کارایی و تولید بهینه است. هرگونه ناکارآمدی در این زنجیره می‌تواند اثرات مخربی بر کل سیستم داشته باشد. چالش‌هایی نظیر کمبود نیروی کار، کاهش مواد اولیه یا وقفه در تولید می‌تواند به رقبا فرصت دهد.

مدیریت زنجیره تأمین چابک (Agile)

این روش برای اقلام تخصصی مناسب است که به مراقبت و توجه بیشتری نیاز دارند. در این مدل، از فناوری برای حمل و توزیع این کالاها استفاده می‌شود و به دلیل هزینه‌های بالای حمل‌ونقل، باید توازنی در حجم محصولات حفظ شود تا اقتصادی باشد.

مدیریت زنجیره تأمین سفارشی‌سازی شده (Custom-Configured)

این مدل ترکیبی از مدل چابک و مدل جریان پیوسته است و به‌گونه‌ای طراحی شده که امکان تغییر و تنظیمات متناسب با نیازهای خاص در مراحل مختلف زنجیره وجود دارد.

مدیریت زنجیره تأمین منعطف (Flexible)

این مدل به کسب‌وکارها کمک می‌کند تا تقاضا را در شرایط نامنظم یا بی‌ثبات مدیریت کنند. با استفاده از این روش، کسب‌وکارها می‌توانند به تقاضا در فصل‌های پررونق پاسخ دهند و در فصل‌های کم‌تقاضا با شرایط سازگار شوند. برای پیاده‌سازی این روش به نرم‌افزارهای تدارکاتی و لجستیک مناسب نیاز است.

فرایندهای اصلی مدیریت زنجیره تامین

مدیریت زنجیره تأمین تلاش می‌کند تا کمبودها را کاهش داده و هزینه‌ها را پایین نگه دارد. این کار تنها به تهیه و خرید موجودی محدود نمی‌شود؛ بلکه مدیران زنجیره تأمین باید کل فرآیند زنجیره تأمین و عملیات لجستیکی را به گونه‌ای نظارت و هدایت کنند که کارایی را افزایش داده و هزینه‌های سازمان را در زنجیره تأمین کاهش دهند.

بهبود بهره‌وری و کارآمدی زنجیره تأمین در نهایت بر محصول نهایی تأثیرگذار است. در سیستم مدیریت زنجیره تأمین (SCM)، مدیر زنجیره تأمین تمام مراحل این فرآیند که شامل پنج بخش اصلی است را هماهنگ می‌کند.

فرآیندهای اصلی مدیریت زنجیره تأمین:

  1. برنامه‌ریزی
    برای دستیابی به بهترین نتایج در SCM، فرآیند مدیریت زنجیره تأمین باید با برنامه‌ریزی مناسب برای هماهنگی عرضه و تقاضای مشتری آغاز شود. این برنامه‌ریزی شامل پیش‌بینی نیازهای آینده مشتریان و تطبیق تولید با آن است. همچنین به منابع خام مورد نیاز در هر مرحله، ظرفیت تجهیزات، محدودیت‌ها و نیروی انسانی مربوط می‌شود. بسیاری از شرکت‌های بزرگ برای جمع‌آوری اطلاعات و تهیه برنامه‌ها به نرم‌افزارهای ERP متکی هستند.

  2. منبع‌یابی
    اثربخشی فرآیندهای SCM به شدت به روابط قوی با تأمین‌کنندگان بستگی دارد. منبع‌یابی شامل همکاری با فروشندگان برای تأمین مواد اولیه لازم در فرآیند تولید است. سازمان‌ها باید اطمینان حاصل کنند که مواد اولیه مطابق با نیازهای تولید است، هزینه‌ها متناسب با بازار می‌باشد و تأمین‌کنندگان توانایی پاسخگویی به نیازهای غیرمنتظره را دارند.

  3. تولید
    تولید قلب فرآیند مدیریت زنجیره تأمین است. در این مرحله، مواد خام به محصولات نهایی تبدیل می‌شوند. این فرآیند شامل فعالیت‌هایی مانند مونتاژ، آزمایش، بازرسی و بسته‌بندی است. شرکت‌ها باید مراقب عواملی همچون ضایعات و مشکلات تولیدی باشند که ممکن است موجب انحراف از برنامه‌های اصلی شوند.

  4. تحویل
    پس از تولید و فروش محصولات، سازمان‌ها باید محصولات خود را به مشتریان تحویل دهند. توزیع نقش مهمی در شکل‌دهی به تصویر برند دارد؛ زیرا نخستین تعاملی است که مشتری با محصول دارد. در یک SCM کارآمد، شرکت‌ها از سیستم‌های لجستیکی و کانال‌های تحویل متنوع استفاده می‌کنند تا از تحویل به‌موقع و ایمن محصولات اطمینان حاصل شود.

  5. بازگشت
    آخرین مرحله در مدیریت زنجیره تأمین شامل پشتیبانی از محصولات و بازگشت کالا از سمت مشتریان است. این فرآیند، که به لجستیک معکوس نیز معروف است، به شرکت‌ها اجازه می‌دهد کالاهای برگشتی را دریافت و هزینه آن‌ها را بازپرداخت کنند. تحلیل دلایل بازگشت کالا نیز بخش مهمی از این مرحله است که به شناسایی و رفع مشکلات کمک می‌کند تا در آینده دوباره تکرار نشوند.

نقش‌ها و مشاغل مؤثر در زنجیره تامین

بیایید به بررسی نقش‌های کلیدی در یک زنجیره تامین بپردازیم، زیرا بخشی از مدیریت زنجیره تامین (SCM) شامل هدایت و کنترل این نقش‌ها می‌شود.

  1. مدیر ارشد تدارکات (CPO)
    این نقش اجرایی در زنجیره تامین مسئول تامین منابع، تهیه و مدیریت زنجیره تامین یک کسب‌وکار است. تمرکز اصلی مدیر ارشد تدارکات بر مدیریت هزینه‌ها است و او اطمینان می‌دهد که هزینه‌ها تحت کنترل باقی می‌مانند. او همواره به دنبال روش‌هایی برای کاهش هزینه‌ها است و همچنین مسئولیت دارد که فرآیندهای خرید سازمان با قوانین داخلی و خارجی، از جمله مقررات دولتی و سیاست‌های داخلی شرکت، مطابقت داشته باشند.

  2. مدیر ارشد لجستیک (CLO)
    مدیر ارشد لجستیک وظیفه دارد بر نقل و انتقالات کالاها یا خدماتی که شرکت ارائه می‌دهد، نظارت کند. این مدیر اطمینان حاصل می‌کند که محصولات به‌موقع و به‌درستی جابجا شوند. برخی چالش‌های این نقش شامل کمبود رانندگان کامیون و مدیریت تعرفه‌های حمل‌ونقل در شرایط خاص است.

  3. مدیر زنجیره تامین
    مدیر زنجیره تامین در جنبه‌های مختلف از جمله تولید محصولات، مدیریت موجودی، صادرات کالاها به بازارهای بین‌المللی و همکاری با تامین‌کنندگان و شرکای خارجی نقش حیاتی دارد. او مسئول ارزیابی تامین‌کنندگان و مذاکره بر سر قراردادها با فروشندگان است. مدیران زنجیره تامین اغلب به‌عنوان مدیران اجرایی شناخته می‌شوند و وظایف عملیاتی دارند. این نقش شامل تدوین سیاست‌ها، نظارت بر گردش کار روزانه و کنترل فعالیت‌های کارگران است.

تأثیر جهانی شدن بر زنجیره تأمین چیست؟

۲۵ سال پیش، یکی از اصلی‌ترین دلایلی که شرکت‌ها به ایجاد زنجیره تأمین جهانی روی آوردند، کاهش هزینه‌ها در سایر کشورها بود. به طور کلی، تنظیم هزینه‌های حمل‌ونقل ناشی از تولیدات دوردست به‌راحتی امکان‌پذیر شد. با این حال، مدیریت هزینه‌ها همواره در حال تحول است؛ چرا که دستمزدها در کشورهای کم‌هزینه در حال افزایش است. همچنین، پیشرفت‌های اخیر در فناوری و رباتیک، این امکان را فراهم کرده است که کارخانه‌ها با نیروی کار بسیار کمتری به فعالیت ادامه دهند و شرکت‌های محلی در بسیاری از صنایع به رقبای جدی تبدیل شده‌اند.

یکی از مزایای کلیدی زنجیره تأمین جهانی، امکان پراکندگی ثبت اختراعات و سایت‌های تولیدی در سراسر دنیا بوده است. این موضوع به شرکت‌ها اجازه می‌دهد تا سود خود را در کشورهایی با مالیات‌های شرکتی کمتر اعلام کنند. با این حال، بسیاری از این روش‌ها با چالش‌هایی مواجه شده‌اند. در سال ۲۰۱۶، کمیسیون اروپا به شرکت اپل دستور داد تا ۱۳ میلیارد یورو به عنوان مالیات معوقه به ایرلند پرداخت کند و حکم داد که توافق مالیاتی اپل با ایرلند نوعی کمک دولتی غیرقانونی بوده است. مارگرت وستاگر، رئیس بخش ضد انحصار اتحادیه اروپا، اخیراً تحقیقاتی را درباره رویه‌های مالیاتی شرکت آمازون در اروپا آغاز کرده است. گوگل و سایر شرکت‌های فناوری نیز تحت بررسی اتحادیه اروپا قرار گرفته‌اند.

سوالات متداول

برای بهبود زنجیره تامین خود با استفاده از فناوری، باید از فناوری‌های نوین و پیشرفته‌ای که می‌توانند به شما در جمع‌آوری، پردازش، تحلیل و اشتراک داده‌ ها و اطلاعات کمک کنند، استفاده کنید.

برای شناسایی و مدیریت ریسک‌های زنجیره تامین، باید از روش‌هایی هم‌چون تحلیل ریسک، پیشگیری از ریسک، کاهش ریسک، انتقال ریسک و پذیرش ریسک استفاده کرد.

بله، مدیریت زنجیره تامین در کسب و کارهای خدماتی نیز کاربرد دارد و به آن‌ها کمک می‌کند که خدمات را به موقع و با کیفیت به مشتریان ارائه دهند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

ثبت درخواست فروش روغن سوخته خوراکی

لطفا فرم زیر را به دقت پر کنید تا مشاورین ما در اسرع وقت با شما تماس حاصل فرمایند.

اطلاعات فروشنده